شب جمعه به یاد امام و شهدا
به یاد پاسدار سرافراز سپاه اسلام
رفیق و همرزم و محافظ دلیر
"شهید حسین پورجعفری"
از طرف همهٔ عاشقان شهادت
ان شاءالله جا نمی مانیم :
.
« دلا، پیش آی تا داغت بگویم
به گوشت، قصه ایی شیرین بگویم
.
برون آیی اگر از حفرهٔ ناز
به رویت می گشایم سفرهٔ راز
.
نمی دانم بگویم یا نگویم
دلا، بگذار تا حالا نگویم
.
ببخش ای خوب، امشب ناتوانم
خطا در رفته از دست و زبانم
.
لطیفا رحمت آور، من ضعیفم
قویتر از من است، امشب حریفم
.
شبی ترک محبّت گفته بودم
میان درهٔ شب خفته بودم
.
نی ام از نالهٔ شیرین تهی بود
سرم بر خاک طاقت سر نمی سُود
.
زبانم، حرف با حرفی نمی زد
سکوتم، ظرف بر ظرفی نمی زد
.
نگاهم، خال در جایی نمی کوفت
به چشمم اشک غم، تایی نمی کوفت
.
دلم در سینه، قفلی بود محکم
کلیدش بود، دریاچهٔ غم
.
امیدم، گرد امیدی نمی گشت
شبم دنبال خورشیدی نمی گشت
.
حبیبم قاصدی از پی فرستاد
پیامی با بلوری می فرستاد
.
که می دانم تو را شرم حضور است
مشو نومید، این جا قصر نور است
.
الا، ای عاشق اندوهگینم
نمی خواهم تو را غمگین ببینم
.
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت، باز باز است
.
والسلام »
.
.
هدیه به همهٔ شهدا، صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
.
.
.
درباره این سایت